loading...

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

بازدید : 803
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 18:48
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رهپویان هدایت

رهپویان هدایت: برای مبارزه با فرقه‌های منحرف صوفیه در جوامع اسلامی‌، علمای بزرگ اسلام با نگارش آثار ارزشمند شان ، پرده از چهره منافقانه این فرقه‌ها برداشته و با روشنگری‌های مبنایی ، انحرافات و جعلیات متصوفه را در مقابل مسلمانان برجسته و نمایان کردند.

مرحوم فیض کاشانی از جمله دانشمندانی بود که در زمان حیاتش به مقابله علمی‌با انحرافات صوفیه قیام نمود و آثار ارزنده‌‌‌ای را در این زمینه از خود به جا گذاشت.

جالب است که بزرگان صوفیه سعی دارند تا ملا محسن فیض را درویش معرفی کنند و از این رو درصدد کتمان و یا بی اهمیت جلوه دادن آثار وی می‌باشند. نوشته‌ها و مشی این محدث عظیم الشان نشان می‌دهد از اساس تابع فرمایشات اهل بیت علیهم السلام بوده و با جمیع انحرافات صوفیه سازگاری نداشته است.

مرحوم فیض کاشانی در کتاب الحقایق فرقه‌های صوفیه را اینگونه معرفی می‌کند:

[صوفیان] مردمی‌هستند که خود را اهل ذکر نامیده و دم از تصوف می‌زنند و ادعا می‌کنند که ما در اعمال و افعال خودنمایی نمی‌کنیم و بار گردن دیگران نمی‌شویم، لباسهای مندرس می پوشند و گِرد یکدیگر می‌نشینند و ذکر‌هایی از خود اختراع می‌نمایند، اشعاری را با لحن خوش می‌خوانند و تهلیل (لا اله الاّ الله) را به زبان بلند می‌گویند و از علم و معرفت اطّلاعی ندارند و مثل بعضی حیوانات فریاد زده و می‌رقصند و کف می زنند.

اینها دسته‌‌‌ای هستند که در دریاهای فتنه و فساد شناورند و بدعت می‌گزارند و به سنّت‌های نبوی توجّهی ندارند و صداها را به یا هو و امثال آن بلند می‌کنند و صیحه‌های ناهنجار و نامناسب می‌کشند.

دسته دیگر از آنها ادعا می‌کنند که به ذات مقدّس الهی معرفت پیدا کرده و معبود خود را مشاهده نموده اند و از مقام محمود تجاوز نموده و به ملازمت عین شهود موفق گردیده اند، البته آنچه را که می‌گویند جز حرف بیش نیست و این دسته هنگامی‌که لبا عوام مردم رو برو می‌شوند، گفتار بی سر و پایی به هم می‌بافند و آنان را بدین وسیله فریب می‌دهند و چنان لاف می‌زنند که گویا به آنان وحی می‌شود و از آسمان خبر میدهند، به مردم و علماء، به چشم حقارت می‌نگرند و درباره مردم عادی می‌گویند : اینان رنجدیدگان و از همه جا مانده اند و در حق علماء معتقدند که آنها از خدا و پیشگاه خدا رانده شده اند.

کراماتی برای خود قائل هستند که هیچ پیامبری آنها را ادّعا نکرده است، با آنکه ایشان نه دانش کاملی دارند و نه عمل قابلی، و مردم نادان هم از هر گوشه و کنار که به حج کردگار می‌روند به گرد آنان جمع می‌شوند و گوش به سخنان آنان می‌دهند و گاهی در برابر آنها سر به سجده می‌گذارند و آنان را چون معبودی فرض می‌کنند، دست آنان را می‌بوسند و بالاخره از دست بوسی، میل به پابوسی می‌کنند، اینجاست که معبودان بی اعتبار، بنده حمار را در انجام هر گونه عمل شهوترانی رخصت می‌دهند و باب شبهات را به روی انان می‌گشایند، جون چارپایان می‌خورند و باکی ندارند از حلال باشد یا حرام.

از کارکرد یک مرید نادان، سو ء استفاده می‌کنند و دین آن بینوا را هم نابود می‌سازند، این بیچارگیها را در دنیا تحمّل می‌کنند و فردا هم وبال آنها خواه ناخواه گردن می گیرند و با بینوایانی که از همه جا بی خبرند و به آنها متشبّث شده اند را تحمّل می کنند و چقدر بیچارگی است سرانجام آنان.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 34
  • بازدید ماه : 465
  • بازدید سال : 1551
  • بازدید کلی : 36645
  • کدهای اختصاصی